چگونه یک دوست بسیار عاااالی باشیم؟
دوست خوب بودن ارزش زیادی از نظر دیگران دارد و یکی از پایه های ارتباط موثر این است که خودِ ما فردِ بسیار خوبی باشیم و در رابطه هیچ کمی و کاستی نگذاریم.بودنِ یک دوست خوب به نحوی به ما احساسِ رضایت مندی و اطمینان خاطر میدهد و با ما کاری میکند که اعتبار بسیار زیادی را بین افرادی که با آنها در ارتباط هستیم،به دست آوریم.از طرفی برای پیدا کردن دوست خوب نیز خودِ ما باید دوست خوبی باشیم تا به گونه ای لیاقت بودن در کنار او را داشته باشیم.
بودن یک دوست خوب برای خیلی از ما بسیار مهم است و دوست داریم تا میتوانیم دوست خوبی برای دیگران باشیم اما آیا این موضوع ذاتی است؟قطعا نه.شما میتوانید با نهادینه کردن 4 گام و نکات آن،دوست بسیار خوبی باشید و کاری کنید تا واقعا از بودن در کنار شما لذت ببرند.
گام اول:اعتبارتان را هر روز افزایش دهید
نکات زیر باعث میشود تا اعتبار شما میان دوستتان به طرز عجیبی بالا رود و افراد برای کسانی که اعتبار زیاد دارند،خیلی ارزش قایل هستند.
1.به قول و عهد خود پایبند باشید
قول دادن و تعهد شما در دوستی بسیار مهم است.اگر زیر قول های خود بزنید از اعتبار خود کم کرده اید و دیگران کمتر روی شما حساب باز میکنند. هیچگاه قولی ندهید که نمیتوانید به آن عمل کنید یا حداقل عادت نکنید که همیشه قول بدهید. اگر میگویید که با دوستی زمانتان را سپری خواهید کرد و کاری مشروع برایتان پیش میآید، موقعیت را توضیح دهید و اعتماد کنید که این دوستی به قدری قوی است که جوابهای منفی هم به اندازهی جواب مثبت ارزشمند و قابل درک هستند.
هیچگاه اگر پیمان جدی بستید،آنرا نشکنید و بدانید که در برابر این پیمان مسولیت دارید.اگر به هر نحوی نتوانستید به قول تان عمل کنید،سریعا از دوستتان عذر خواهی کنید و سعی کنید که از دلش در بیاورید.
2.قابل اعتماد باشید
اگر بتوانید اعتماد دوست خود را جلب کنید،مطمین باشید که برای او بهترین دوست شده اید.قابل اعتماد بودن از ویژگی هایی است که افراد نسبتا کمی دارند و به همین خاطر شما را شاخص میکند و از طرفی پایه دوستی شما را محکم میکند.
وقتی که دوستتان حرفی را با شما درمیان میگذارد و یا کاری را به شما می سپارد،به او نشان دهید که کاملا قابل اعتماد هستید و سعی کنید خطایی از شما سر نزند.گاهی اوقات افراد برای اینکه دوستشان را بسنجند،او را در معرض امتحان قرار میدهند پس مراقب باشید اگر دوستتان از شما کاری خواست که هر کسی را وسوسه میکند،کار را خراب نکنید و اعتمادش را جلب کنید.شاید افرادی را دیده باشید که دیگران آنقدر به آنها اعتماد دارند که حتی ارزشمند ترین وسایل و یا بزرگترین رازهایشان را برای آنها بازگو میکنند.چرا چنین است؟چون آن شخص مورد اعتماد خودش را در چنین شرایطی نشان داده است.
بهتر است مثالی داشته باشیم:
یک بار یکی از دوستانم از من درخواست کرد تا یک چک به مبلغ 30 میلیون تومان را پاس کنم و در حساب خودم بریزم،این کار را کردم.او به من گفت که حسابش مسدود شده و این پول را یک هفته دیگر از من خواهد گرفت.وقتی یک هفته دیگر پول را از من گرفت،متوجه شدم او فقط برای امتحان کردن من اینکار را کرده و
پس مراقب باشید و سعی کنید خودتان را مورد اعتماد نشان دهید.
3.صداقت فراموش نشود
اگر میخواهید دوست خوبی باشید و مردم به شما اعتماد کنند، باید در مورد احساسات، رفتار دوستانتان و این که در مورد دوستیتان چه حسی دارید، صادق باشید. وقتی در مورد احساسات خود صداقت داشته باشید، ارتباط شما با دوستانتان بیشتر میشود و آنها با شما درد دل خواهند کرد. اگر دوستتان آزردهخاطر شده است، نترسید که در این مورد با وی صحبت کنید؛ و همینطور اگر چیزی شما را ناراحت میکند، از صحبت در مورد آن خجالت نکشید ولی آنرا به درستی بگویید.
دوستی داشتم که یکی از مهمترین موضوعات و ارکان اصلی رابطه را صداقت میدانست و از دروغ به شدت دوری میکرد،به گونه ای که اگر کسی به او دروغ میگفت و از صمیمی ترین دوستانش هم بود احتمال زیاد او را کامل کنار میگذاشت.برای بعضی افراد صداقت خیلی مهم است.اگر خود شما هم چنین رفتاری در موردتان انجام شود،قطعا برایتان خوشایند نیست.
دروغ به شدت به اعتبار شما لطمه میزند و صداقت اعتماد و اعتبار شما را بالا میبرد.
برای اینکه دوست خوبی باشید نقش بازی نکنید،چون هم خودتان اذیت میشوید و از دوستی تان لذت نمیبرید و هم به گونه ای دروغ گویی است و دروغ گویی فرکانس و ارتعاش منفی دارد و این موضوع روی دوستی شما تاثیر منفی میگذارد.
4.لاف دوستی نزنید،رفاقت عملی داشته باشید
خیلی اوقات ما فقط به حرف،دوست خیلی خوب و رفیق بامرامی هستیم ولی پایه عمل که رسید،کنار میکشیم.این کار بسیار بد است و کسی که چنین رفتاری را داشته باشد اصلا جز آن دسته از دوستان بسیار عالی و بدون نقص نمی آید و اعتباری در نظر دیگران ندارد.
اگر میخواهید دوست بسیار خوبی باشید باید از دوست تان حمایت کنید و در عمل هر جایی که دیدید نیاز به کمک دارد،حامی او باشید.
دوستی شما موقعی ارزشمند است که دو طرف در مواقع بحرانی به کمک هم برسید،پس سعی کنید تا جایی که ممکن است و به خودتان لطمه نمیزند کمک حال دوست تان باشید.
مواقعی در زندگی هر کدام از ما هست که شاید دنیا برایمان تیره و تار میشود و شدیدا نیاز به کمک داریم،آن وقت است که باید سر و کله دوست خوب پیدا شود و باز دوستی خود را به دوستش ثابت کند.
5.از دوست تان سؤ استفاده نکنید
اگر یکی از دوستانتان شک کند که شما در حال سوءاستفاده از او هستید، شما را کنار خواهد گذاشت. دوستیهای واقعی به دلیل محبوبیت یک نفر یا روابطی که وی دارد، شکل نمیگیرند. اگر تلاش کنید با کسی دوست شوید صرفا برای این که به عضویت یک گروه خاص دربیایید، این کار نه دوستی، بلکه فرصتطلبی نام دارد و نیت اصلی شما به زودی فاش میشود.
هیچ کس از سو استفاده خوشش نمی آید،مطمین هستم شما هم همینطور هستید.این کار خصوصا در دوستی بسیار زشت و زننده است،ما باید برای رفاقت و دوستی هایمان ارزش قایل باشیم و سؤاستفاده کردن کار آدم های با درک بالا نیست.
سعی کنید در اگر دوست تان برای شما کاری انجام میدهد در قبالش برایش کاری انجام دهید.مثلا اگر دوست شما برای اینکه هر هفته به تفریح بروید،هزینه میکند شما هم سعی کنید به گونه ای برایش طلافی کنید.
6.نه زیاد به دوست تان بچسبید،نه رهایش کنید
نشان ندهید که محتاج ارتباط هستید. اگر هفته پیش با فرد مورد نظرتان آشنا شدید و در طول این یک هفته چند باری با او در تماس بودید به همین اکتفا کنید و او را به حال خود رها کنید و دائم خود را راغب در تماس بودن با او نشان ندهید. سعی کنید ابعاد دیگر زندگی خود را پررنگتر کنید مانند درس، کلاسهای موردعلاقهتان، ورزش و… این نشان میدهد که شما برنامه خود را دارید و وابسته به او نیستید. کسی که خودش را دوست دارد، میتواند دیگران را هم دوست داشته باشد، پس وقتی شما به سلامت بدن و روان خود اهمیت میدهید به شما قدرت میدهد و دیگران هم این را متوجه میشوند و بیشتر علاقه نشان میدهند.
کلا اگر به هر چیزی ما بیشتر بچسبیم و ترس آن را داشته باشیم که از دستش بدهیم،بیشتر از ما فرار میکند و بیشتر از دستش میدهیم.در رابطه با دوستان مان هم به همین شکل است،اگر شما بیش از اندازه در دسترس باشی و دوستت را کلافه کنی از دست شما فراری میشود.ارزش خودمان را بیش از اندازه پایین نبریم،تعادل را رعایت کنیم.
7.دوستی دو طرفه داشته باشیم
خیلی اوقات ما به دیگران به چشم وسیله ای برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود نگاه میکنیم و اصلا دیگران را در نظر نمیگیریم فقط به فکر خودمان هستیم.اگر چنین دیدگاهی داشته باشیم کاری میکنیم تا دیگران از ما فراری شوند،چون هر کس افکار،اهداف و شخصیت خودش را دارد و در جایگاه خودش کاملا قابل احترام است،نمیشود که همه فقط به فکر ما باشند.
دوستی یک موضوع دو طرفه باید باشد و دو طرف باید برای یکدیگر سود داشته باشند.اگر شما به فکر دوست تان هستید و سود و منفعت او را هم در دوستی تان در نظر دارید،به شما تبریک میگویم ولی اگر چنین نیست حتما باید دیدگاه و رفتار خود را تغییر دهید، درغیر این صورت افراد از شما فراری میشوند و نمیتوانید دوست خوبی برای دیگران باشید.
نمیدانم تا به حال در این شرایط بوده اید که متوجه شوید که فردی دارد از شما برای مقاصد خود استفاده میکند،من در این شرایط بوده ام،بسیار حس بدی است پس قطعا هیچ کسی از این حس خوشش نمی آید و ما هم نباید با کسی چنین کاری را بکنیم.
8.به دوست تان وفادار باشید
اگر دوستتان دربارهی موضوعی محرمانه با شما صحبت میکند، آن را نزد خود نگاه دارید و در موردش با دیگران حرف نزنید. دقیقا همانطور رفتار کنید که از دوستتان انتظار دارید. پشت سر دوست خود صحبت نکنید و نیز در مورد اطلاعات محرمانهای که با شما در میان گذاشته، شایعهپراکنی نکنید. هرگز در مورد دوستتان چیزی نگویید که نمیتوانید مقابل رویش بگویید. نسبت به دوستان واقعیتان وفادار باشید و اگر دوستان جدید یا افرادی که کمتر میشناسید در موردشان شایعهپراکنی کردند، آمادهی دفاع از آنها باشید.
کلا خصلت وفاداری را در خود پروش دهید باعث افزایش اعتبارتان میشود ولی تفاوتش را با تعصب بدانید چون تعصب هم میتواند گاهی باعث خراب شدن رابطه دوستی شما شود.
گام دوم:کاری کنید بهترین احساس را در کنار شما داشته باشند
افراد برای احساسات خود ارزش زیادی قایل هستند و خیلی از کارهای خود را احساسی انجام میدهند.حالا اگر شما بتوانید کاری کنید که در کنار شما احساس خوب کنند،قطعا شما را یکی از دوستان خوب خود خواهند دانست.با هم نکاتی در این خصوص را بررسی میکنیم.
1.احترام بگذارید
افراد خیلی دوست دارند که به آنها حس مهم بودن را بدهیم و اغلب افراد عقاید و احساسات و شخصیت شان برایشان مهمترین موضوع زندگیشان است پس اگر به آنها بی احترامی کنیم حس بسیار بدی را در آنها ایجاد کرده ایم و همه از این حس فراری هستند.
خصوصا کسانی که در رابطه نزدیک و صمیمی با شما هستند مانند دوست صمیمی تان،بیشتر از شما انتظار دارند که به عقایدشان احترام بگذارید.
شما خصوصا در جمع و میان افراد دیگر به هیچ عنوان نباید دوست تان را خراب کنید و به او بی احترامی کنید و کاری کنید که حس کند به او توهین شده است.این موضوع بسیار مهم است،مراقب صحبت های خود در جمع باشید.
اکثر افراد عقاید و باورهایشان را خیلی محترم می دانند و اگر شما به عقاید آنها بی احترامی کنید حتی شاید با شما روابط شان را هم قطع کنند؛پس به عقاید دوست تان احترام بگذارید تا در این صورت شما را دوست خوبی بداند.
2.انتقاد،سرزنش و محکوم کردن ممنوع
یکی دیگر از موضوعاتی که باعث میشود احساس دوست تان نسبت به شما بد شود این است که او را مورد سرزنش قرار دهید و یا محکومش کنید.افراد به محض آن که مورد سرزش قرار میگیرند و یا محکوم میشوند،شروع به توجیه خود میکنند و شاید افرادی را دیده باشید که برای اینکه محکوم نشوند داد و فریاد میزنند و خودشان را میکشند تا محکوم نشوند.چرا؟چون برای افراد مهم است که مورد توهین و انتقاد قرار نگیرند.
تا به حال خود شما را کسی محکوم کرده است و یا به خاطر اشتباهی که کرده باشید شما را سرزنش کند؟آیا این حس را دوست داشتید؟
شک ندارم که جواب تان منفی است.هیچ کسی دوست ندارد که مورد سرزنش قرار گیرد و خب دوست شما هم به همین شکل است؛اگر او را سرزنش کنید احساس تنفر در او ایجاد میشود.شاید به شما نگوید ولی لطماتی به روانش وارد میشود که اگر شما مدام سرزنش و انتقاد را ادامه دهید آرام آرام ترجیح میدهد با شما دیگر رابطه نداشته باشد و یا حداقل رابطه اش را کم کند.
افرادی که به دیگران غُر میزنند و مدام از آنها انتقاد میکنند،دوستانِ زیادی ندارند و کسی ترغیب نمیشود که با آنها زندگی کند ولی برعکس کسانی که انسان ها را تحسین میکنند،همیشه دور و برشان شلوغ است و آدم از بودن در کنار آنها لذت میبرد.
3.در راستای علایق دوست تان گام بردارید
ببینید که دوست تان چه چیزهایی را دوست دارد و بسته به علایق او رفتار کنید.منظور این نیست که خودتان نباشید ولی بر فرض مثال اگر دوست شما علاقه ای به ورزش ندارد و شما دارید مدام در مورد ورزش صحبت نکنید چون کِسل کننده است.اگر کسی مدام از چیزی که شما دوست ندارید برایتان صحبت کند،خسته نمی شوید؟
دوست شما هم همینطور است پس به دنبال نقاط مشترکی بگردید و از چیزهایی صحبت کنید که او هم خوشش بیاید.
گاهی اوقات برنامه ای بچینید که می دانید او دوست دارد و خوشحال میشود،مثلا اگر او کوه نوردی را دوست دارد برنامه ای برای رفتن به کوه بچینید.
4.الهام بخش وانگیزه دهنده باشید
دوست شما دوست دارد از شما انگیزه بگیرد.سعی کنید تا میتوانید انگیزه به دیگران بدهید و این موضوع دو مطلب را برایتان دارد.اولی اینکه انگیزه خود شما هم بالا میرود و بهتر میتوانید پیشرفت کنید و کم کم عادت میکنید که همیشه انگیزه داشته باشید و به دیگران انگیزه دهید و دومی اینکه دیگران از این رفتار شما بسیار خوشحال میشوند.
افراد از کسانی که خسته و نا امید هستند خوششان نمی آید و بهتر با افرادی که انگیزهِ بالایی دارند ارتباط برقرار میکنند؛پس سعی کنید به دوستان تان انگیزه دهید و اگر میخواهند کاری را انجام دهند آنها را دلسرد نکنید و حتی اگر میتوانید مشاوره صحیح بدهید تا پیشرفت کنند.
خود من همیشه سعی میکنم با آن دسته از دوستانم بیشتر رابطه برقرار کنم که اشتیاق بیشتری به من میدهند و الهام بخش هستند و از افرادی که ناامید هستند دوری میکنم،پس انگیزه دهنده و الهام بخش باشید تا دوست بهتری برای افراد باشید.
5.سازگار باشید
همیشه به فکر اینکه حرف،حرف خودتان باشد نباشید.گاهی اوقات باید از خودتان به خاطر دوست تان بگذرید.غرور بیش از حد یکی از موضوعاتی است که به روابط دوستی شما لطمه میزند پس، ازغرور و خودشیفتگی رها شوید و نخواهید همیشه حرف شما باشد.
اگه اتفاقی افتاد که مطلوب شما نیست کمی تحمل کنید،یادتان باشد شما در یک کار گروهیِ کوچک پا گذاشته اید و فقط خود شما نیستید.برای مثال اگر قرار بوده به باشگاه بیلیارد بروید و ناگهان دوست شما یک دوستِ قدیمی را دیده و او را به شام دعوت کرده،ناراحت نشوید و سازگار باشید.بالاخره شما در کنار دوست تان بوده اید و خوش گذشته؛خیلی سخت نگیرید.
برای مسایل کوچک اعصاب خود و دوست تان را خراب نکنید،ارزشش را ندارد.
6.نقاط قوت دوست تان را به او بگویید
یکی دیگر از موضوعاتی که باعث میشود تا دوست شما خوشحال شود و ذوق کند این است که نقاط قوتی که در او می بینید را به او بگویید.وقتی که شما یک نکته مثبت را که از هر شخصی دیده اید به او میگویید،آن نکته مثبت تا آخر شب هزاران بار در ذهن فرد تکرار میشود و حس خوبی به او دست میدهد.
پس اگر شما نکته مثبتی از دوست خود میدانی،به او یادآور شو تا احساس خوبی در دوستت ایجاد کنی و اگر این کار را بکنی در ذهن او می میاند و رفتارش را با شما تغییر میدهد و به گونه ای عاشق شما میشود.
شاید اگر این کار را انجام نداده باشید اولش سخت باشد که نقاط مثبت آنها را بگویید ولی دوبار که گفتید دیگر ترسی از گفتن و به زبان آوردن این موضوع نخواهید داشت.
7.برای دوست تان زمان بگذارید
اگر میخواهید دوست بسیار خوبی برای دوست تان باشید باید برای او زمان بگذارید.اگر خیلی بی خیال نسبت به دوست تان باشید،او احساس میکند که انگار خیلی برای شما اهمیت ندارد و او هم نسبت به شما سرد میشود.
البته تعادل را در هر موضوعی رعایت کنید و نباید بیش از اندازه هم زمان بگذارید چون نتیجه عکس میدهد و دوست شما بیشتر فرار میکند تا ترغیب شود با شما باشد.
گام سوم:هر روز بهتر شوید
یکی از گام هایی که به شما کمک میکند تا دوست بهتری باشید این است که هر روز کاری کنید تا بهتر از دیروز باشید،این گونه هر روز ارزشتان بالا میرود.برای این کار میتوانید از نکته های زیر استفاده کنید.
1.تازگی داشته باشید
اگر شما تکراری شوید و مدام حرف ها و رفتارهای تکراری داشته باشید،جذاب نخواهید بود.باید برنامه ای برای اینکه هر روز تازه تر شوید داشته باشید.
میتوانید کتاب های جدید بخوانید و یا فیلم های آموزشی ببینید و یا در مورد موضوعی خاص فکر کنید تا ذهن تان در آن موضوع بازتر شود؛این طوری شما حرف های جدیدی برای زدن خواهید داشت و دوست شما از حرف زدن با شما لذت خواهد برد.دیگران از حرف های تکراری و بیهوده لذتی نمی برند.
یکی از روزها به مغازهِ یکی از فامیل هایمان رفتم و با او گرم صحبت شدیم.او در میان درد و دل های خود از یکی از دوستان خود گِله میکرد که همیشه حرف های تکراری میزند و این موضوع باعث میشود تا از او خسته شود.
شاید افرادی را دیده باشید که یک خاطره را 100 بار برای آدم تعریف میکنند؛واقعا خسته کننده است و دیگر فایده ای ندارد.مراقب باشید که از این دست آدم ها نباشید و حرف هایی را مدام تکرار نکنید بلکه حرف های جدیدی را یاد بگیرید و برای دوست تان تازگی داشته باشید.
آنقدر تازگی داشته باشید که دوستان تان از شما بپرسند چه چیز جدیدی یاد گرفته ای؟یعنی همیشه موضوعات جدیدی را یاد بگیرید و با دوست تان به اشتراک بگذارید.
2.عادت های بد خود را کنار بگذارید
اگر برای دوست شما،یک یا چند رفتار شما مطلوب نیست یا آن رفتار را تغییر دهید و یا حداقل جلوی دوست تان آن رفتار را انجام ندهید.
بعضی اوقات ما رفتارهایی را داریم که دوست ما از آن رفتار واقعا متنفرند پس ما نباید آن رفتار را جلوی آنها تکرار کنیم.اگر دوست ما به ما گفته است که از کدام رفتار ما خوشش نمی آید که هیچ ولی اگر نمی دانید گاهی اوقات در خلوت خود با دوست تان،از او سوال کنید که آیا رفتاری هست که او را آزار دهد؟از او درخواست کنید که بدون خجالت حرف خود را بزند و به او قول دهید که ناراحت نمی شوید چون دوست شما گاهی اوقات به خاطر اینکه شما ناراحت نشوید به شما نمی گوید.
اگر دوست ندارید از او سوال کنید در رفتار او ریز شوید،انسان ها وقتی رفتار ناخوش آیندی می بینند چهره و رفتارشان تغییر میکند؛ یعنی میتوانید متوجه شوید.برای مثال اگر شما سیگار میکشید و دوست تان از این رفتار شما خوشش نمی آید میتوانید از چهره او بفهمید و رفتارش تغییر میکند،شاید اگر چهره ی خندانی داشته باشد در آن لحظه دیگر اینطور نیست و یا کمی از شما دور میشود و شما از این علامت ها میتوانید بفهمید که دوست شما از این رفتار خوشش نمی آید.ولی مراقب باشید که دوست شما متوجه نشود که در رفتارش ریز شده اید شاید خیلی از افراد از اینکه در کارها و رفتارشان ریز شویم،خوششان نیاید.
3.همیشه ادب را حفظ کنید
شاید گاهی اتفاقی افتاده باشد و شما بسیار عصبانی شده باشید،در این مواقع شما باید مراقب رفتار و حرف های خود با دوست خود باشید چون شاید به خاطر عصبانیت خود او را ناراحت کنید.
هربار که دوست خود را ناراحت کنید لکه های سیاهی را روی رابطه خود انداخته اید و باید سعی کنید که هیچ گاه او را ناراحت نکنید و اگر هم کردید حتما از دل او دربیاورید و عذرخواهی کنید.
همیشه تلاش کنید تا از بی ادبی به دور باشید و در مواقعی که از دوست تان عصبانی میشوید همه چیز را به زبان نیاورید و به او توهین نکنید و هر عیبی که دارد را نگویید.
اگر شایعه ای در مورد یکی از دوستان تان شنیدید یا یک نفر در جمع از دوست شما بدگویی کرد وارد بحث نشوید و آن را ادامه ندهید. اگر فکر می کنید که با تأیید این حرف ها از پشت به دوست تان خنجر نمی زنید، سخت در اشتباهید. وقتی این موضوع به گوش دوست تان برسد، دیگر هرگز به شما اعتماد نخواهند کرد. به علاوه اجازه ندهید که کسی با حرف هایش نظر شما را نسبت به دوست تان عوض کند. افرادی که خودشان دوستان خوبی ندارند، گاهی سعی می کنند که دوستی دیگران را هم نابود کنند.
4.هر روز درک تان را بیشتر کنید
افرادی که از درک کردن دیگران عاجز هستند نمیتواند دوست بسیار خوبی باشند و این یکی از فاکتور های اصلی افرادی است که دوستان خوبی هستند.
شما باید در هر شرایطی دوست تان را درک کنید و افرادی که دیگران را درک می کنند از رتبه و محبوبیت خاصی بین دیگران دارند ولی به راستی درک کردن چه معنایی دارد؟
درک کردن یعنی توانایی اینکه شما خودتان را جای فرد دیگر بگذارید.برای مثال اگر شما از دوست تان درخواست میکنید تا پولی را به شما قرض دهد و او به شما میگوید که نمیتواند بدهت،خودتان را جای او بگذارید شاید او هم در شرایط مالی بدی باشد و یا برنامه هایی چیده است که در حال حاضر نمیتواند به شما قرض دهد.از او دلخور نشوید و درک کنید.
کلا افراد از کسانی که درک بالایی دارند و میتوانند شرایط آنها را درک کنند خیلی خوششان می آید و قطعا دوست شما هم همینطور خواهد بود،پس خودتان را در شرایط دوست تان قرار دهید و کاری کنید که حس کند شما واقعا او را درک میکنید.این باعث میشود تا شما را یک دوست خوب بداند.
5.استرس و اضطرابِ دوست تان را کم کنید
شاید گاهی اوقات دوست شما در وضعیتی قرار گرفته است که استرس زیادی دارد،شما باید به عنوان یک دوست خوب کاری کنید تا استرس دوست تان کم شود.برای مثال اگر دوست شما میخواهد سر جلسه امتحان و یا خواستگاری برود و استرس زیادی دارد شما باید با او حرف بزنید و به او اعتماد به نفس دهید و کاری کنید تا با ایمان و توکل بر خدا در جلسه حاضر شود و حمایتش کنید.
6.خودپرستی خود را هر روز کاهش دهید
دوست واقعی خودخواهی ندارد و اگر بداند کاری که برای خودش منفعت مالی و مادی دارد در زندگی شما تاثیر منفی میگذارد، هرگز آن را انجام نمیدهد.
خودخواهی و خودپسندی بیش از اندازه به دوستی شما لطمه میزند،باید کاری کنید تا هر روز از این موضوع دورتر شوید چون واقعا سَم بسیار بدی برای روابط است.فرد خودخواه فقط خودش را میبیند و برای دوست خود ارزشی قایل نمی شود.
هیچ گاه این موضوع را فراموش نکنید که دوستی موضوعی دوطرفه است و خودخواهی کاملا ضد این موضوع است پس همیشه جانب دوست خود را هم در نظر بگیرید.
7.صبور تر شوید
یک دوست واقعی با شما با صبوری رفتار میکند. وقتی اوضاع نیاز به زمان برای تغییر دارد درک کرده و حتی اگر بارها و بارها یک اشتباه را تکرار کنید درموردتان قضاوت بد نمیکند. البته تا زمانیکه برای بهتر شدن تلاش کنید.
پس شما هم با دوست خود با صبوری بیشتر برخورد کنید و اگر رفتار بدی را هم تکرار کرد با صبر خود به او زمان تغییر کردن را بدهید.یک دوست خوب همیشه برای دوست خود صبر و تحمل دارد ولی مراقب باشید که بیش از اندازه به خودتان لطمه نزنید.
گام چهارم:سعی کنید دوستی تان را مستحکم تر کنید
برای اینکه دوست خوبی باشید باید برنامه ای داشته باشید تا هر روز دوستی تان را مستحکم تر کنید و ماندگاری رابطه تان را بالا ببرید.
1.به داشتن رابطه دراز مدت فکر کنید
همیشه برای داشتن رابطه دو نوع نگرش وجود دارد.
نگرش کوتاه مدت
نگرش بلند مدت
اگر شما نگرشی کوتاه مدت برای دوستی داشته باشید یک سری نبایدها را انجام میدهید چون برایتان مهم نیست بعدش چه اتفاقی خواهد افتاد و آیا دوست تان ناراحت میشود یا خیر.برای مثال رفتار شما با دوستی که فقط قرار است یک مسافرت را با هم بروید فرق دارد با شخصی که میخواهید با او دوستیِ صمیمی داشته باشید و در آینده با هم شراکت کاری هم آغاز کنید.
نمونه اول نگرش کوتاه مدت است و نمونه دوم نگرش بلند مدت.آیا رفتار شما در هر دو نمونه یکی است؟در نمونه اول شاید خیلی برای شما دوام دوستی تان مهم نباشد ولی در نمونه دوم قطعا مهم است.اگر نوع نگاه شما به رابطه با دوستِ تان از نوع دوم باشد خیلی از کارهایی که نباید انجام دهید را انجام نمی دهید و تمام سعی خود را میکنید تا دوست خود را راضی و خوشحال نگه دارید.
پس نوع نگاه خود را نسبت به رابطه دوستی تان از نوع اول به نوع دوم تغییر دهید و روی این موضوع به صورت عمیق فکر کنید.
2.بخشش داشته باشید
اگر میخواهید دوستیتان پایدار باشد، باید بتوانید دوست خود را ببخشید و به دوستیتان ادامه دهید. اگر کینهی خود را نگه دارید و کاری کنید که تلخی و رنجش به وجود آید، نمیتوانید به دوستی خود تداوم ببخشید. به یاد داشته باشید که هیچ کس بیعیب و نقص نیست و اگر دوستتان از صمیم قلب عذر میخواهد و کار واقعا بدی انجام نداده است، باید از آن چشمپوشی کنید.
خودتان را قضاوت کنید،آیا تا به حال خود شما اشتباهی انجام نداده اید؟قطعا همه ما اشتباهاتی را انجام داده ایم پس به دوستِ خودتان هم حق بدهید که مرتکب اشتباه شده باشد و او را ببخشید.
از آنجا که همه ما انسان هستیم، غیرممکن است که بدون اینکه در زمان هایی (بهصورت خواسته یا ناخواسته) یکدیگر را ناراحت کنیم و یا برنجانیم با هم زندگی کنیم. پس زمانی که دوست شما، باعث ناراحتی شما شد، خیلی سریع این را به او منتقل کنید. کینههای روی هم انباشته شده، ممکن است بهآرامی تبدیل به تنفر شوند. پس از یکدیگر کینه به دل نگیرید. آنها را دور بیندازید و از شرشان راحت شوید. آنها را برای همیشه از ذهن خودتان خارج کنید!
3.اختلاف نظرهای خود را مدیریت کنید
ما انسان ها باهم سر موضوعاتی،اختلاف نظر داریم و اینکه سلیقه های ما با هم متفاوت است امری بدیهی است پس شما هم اگر با دوستِ خود اختلاف سلیقه دارید این موضوع را بپذیرید و بدانید که هیچ دو نفری در جهان وجود ندارند که کاملا سلیقه هایشان باهم یکسان باشد.
بارها برای خود من در قدیم اتفاق افتاده که برای اینکه با یک چیز کوچک با دوستم اختلاف نظر داشتم،ساعت ها با او بحث کردم و همین موضوع باعث شده بود تا دوستی ما کم رنگ تر شود ولی بعدها متوجه شدم که کار بچه گانه ای است و قرار نیست که همه با نظر من موافق باشند.
ارزش دوستی شما بالاتر از این است که بخواهید سر یک اختلاف سلیقه باهم بحث کنید.برای اینکه دوست خوبی باشید سعی کنید سلیقه های دوستان تان را هم بپذیرید.
4.بیش از حد دخالت نکنید
افراد عموما یک حریم شخصی دارند که دوست ندارند دیگران از آن سوال کنند و خبر داشته باشند.اگر دوست تان از اینکه در مورد موضوعات شخصی اش از او سوال کنید،ناراحت میشود اصلا این کار را انجام ندهید.
اگر دوست شما خودش از شما در این مسایل کمک خواست و برایتان توضیح داد حتما کمکش کنید ولی مثلا در مورد رابطه او با همسرش دخالت نکنید چون خیلی از افراد روی این موضوعات حساس هستند و این باعث میشود به رابطه دوستیِ شما لطمه بخورد.
سعی کنید همیشه مرز خود را بدانید و اگر خود دوست تان اجازه داد وارد موضوعات ریز و حساس شوید.
5.همیشه با دوست تان در ارتباط باشید
ارتباط داشتن با دوست تان باعث میشود تا حس کند همیشه به یاد او هستید و در زمانی که ما در آن زندگی میکنیم ابزارهای اجتماعی زیادی آمده است که ارتباط ما را با دیگران بسیار راحت میکند و شما هم میتوانید از این ابزارها استفاده کنید و با دوست تان همیشه در ارتباط باشید.
سالها میگذرد و افراد معمولا از هم دور میشوند. شاید شما و دوستتان به جاهای مختلف نقل مکان کنید و یکدیگر را هر از گاهی ببینید. گاهی سالها بدون کمترین ارتباط میگذرند. اگر هیچگاه دوستتان را از یاد نمیبرید و همیشه به یادش هستید، حتما به او بگویید؛ چون از شنیدن این حرف بسیار خوشحال خواهد شد. شما در گذشته به دلایلی با هم دوست شدید، شاید هنوز هم همان دلیل بتواند شما را در کنار یکدیگر نگاه دارد.
مکان زندگی شما نباید تعیینکنندهی میزان ارتباط و نزدیکی شما به یکدیگر باشد. اگر دوستی معناداری دارید، باید حتی وقتی فرسنگها از هم دور هستید، دوستیتان پایدار باشد
6.انعطاف داشته باشید
دوستی شما باید انعطاف داشته باشد و شما باید بتوانید دوستی خود را در تغییرات حفظ کنید و انعطاف پذیر باشید.
برای این که دوست خوبی باشید، باید بدانید که دوستیتان در دبیرستان، دانشگاه و حتی بزرگسالی به یک شکل باقی نخواهد ماند. مثلا وقتی 15 ساله بودید شاید همهی زمان خود را با دوستتان میگذراندید اما وقتی به دو دانشگاه مختلف رفتید یا رابطهای جدی را شروع کردید، طبیعتا زمان کمتری را به صحبت با یکدیگر اختصاص میدهید. اما این مسئله به این معنا نیست که دوستی شما مثل سابق نیست؛ بلکه به معنای این است که درگیر زندگی شدهاید و شکل دوستیتان طی سالها عوض شده است.
برای مثال اگر دوستتان ازدواج کرده، فرزند دارد یا در رابطهای جدی است، ولی شما اینطور نیستید، به این واقعیت احترام بگذارید و بدانید در حالیکه دوستتان هنوز مثل گذشته قدر شما را میداند، دیگر نمیتواند هر روز و هر لحظه با شما در تماس باشد.
این انتظار را نداشته باشید که رابطه دوستی شما مانند 10 سال پیش باشد.
7.انتظارات و درخواست های بی مورد نداشته باشید
مراقب انتظاراتی که از دوست تان دارید،باشید چون اگر بیش از اندازه از او انتظار داشته باشید کم کم به او فشار می آید و به استحکام دوستی تان لطمه می خورد.ببینید آیا انتظارتی که شما از دوست خود دارید با انتظاراتی که او از شما دارد تقریباً برابر است؟باید کاری کنید که انتظارات تان کمتر باشد و شما همیشه بیشتر برای دوست تان کار انجام داده باشید و کمکش کرده باشید.
شما باید یک دوست عالی باشید،یعنی یک دوست خوب ،صبر میکند تا شما ماشین تان را تعمیر کنید و بعد باهم به مهمانی بروید ولی یک دوست عالی پیش شما می آید و با هم که ماشین را تعمیر کردید بعد به مهمانی میروید.پس عالی باشید و فراتر از یک دوست خوب معمولی باشید.
ممنون واقعا عالی بود
خواهش میکنم، مرسی از توجه شما دوست خوبم
بسیار عالی و مفید بود .سپاس فراوان
خواهش میکنم. مرسی از توجه شما
سلام من عمدتا تمام شرایط دوستی را از قبیل معرفت و احترام و مهربانی را رعایت میکنم و از نظر اطرافیان و دوستان دختر مهربون و بسیار خوبی هستم اما دوستانی که سعی می کنم باهاشون صمیمی بشم اینگونه نیستند و اغلب رفتار ناخوشایندی نشون میدن در مقابل رفتار خوبم و یا اصلا تماس تلفنی و یا درخواست ملاقات حضوری نمیدهند. و افرادی که باهاشون تازه دوست می شم(کل متن منظور دوستی جنس موافق دختر هست) یه دوستی گذرا و چند ماهه بوده و همشون بابت بی معرفتی هایی که دیدم دیگه سرد شدم و کنارشون گذاشتم مثلا من چند بار درخواست بیرون رفتن کردم و تماس گرفتم و دیدم اونا بی اهمیت بودن تصمیم گرفتم دورشم.
من یه توجیح دیگه برای این شرایطم دارم و اینه که مادر پدرم و بیشتر مادرم همیشه در حال تخریب و سرزنش من بودن و درک نمیکردن و همیشه ایراداتمو تو سرم میزدن و تا حالا نشده رودررو عشقشونو بهم ابراز کنند. همیشه سعی کردن من جوری رفتار کنم که خودشون دوست دارند.
لطفا اگه راه حلی دارید کمکم کنید.
سلام. برای این موضوع باید ارتعاشات ذهنی خودتون را درست کنید. ارتعاش ذهنی چیه؟ هر مدل فکر و یا حرف و عملی که ما انجام میدیم یک ارتعاشی داره و شما باید ارتعاشاتتون را درست کنید. مثلا اگر شما بیشتر عیبهای دیگران را ببینید٬ افرادی به سمت شما میان که از همون عیبها دارند. به هر چیزی بیشتر فکر کنید و در موردش حرف بزنید٬ دقیقا همون مورد را بیشتر وارد زندگیتون میکنید. پس کاری که باید انجام بدید اینه که تمرکز خودتون را بزارید روی خوبیهایی که دیگران دارند و یادتون باشه که اگر روی بدیهای اونها متمرکز بشید٬ فقط بدیهای اونها را وارد زندگیتون میکنید و افرادی به پست شما میخورند که همین بدیهایی که شما روی اونها متمرکز شدید را بیشتر دارند.
شما باید هر روز خوبیهای خودتون و خوبیهایی که دوست دارید دیگران داشته باشند را از ذهنتون بگذرونید تا اینطوری این موضوعات بیشتر وارد زندگیتون بشن. البته این موضوع خیلی گستردس و انشالله در آینده آموزشاتی را در این باب خواهیم داشت. موفق باشید
عالی بود مرد عالییییی
خواهش میکنم. ممنون به خاطر نظرتون
بسیار عالی ومفید بود سپاس فراوان
خواهش میکنم. مرسی از لطفتون
واقعا عالی بود ممنونم از شما اقای خلیلیان
خواهش میکنم. خیلی لطف دارید٬ ممنونم از شما به خاطر توجهتون
متن عالی بود
ممنون از زحمت شما نویسنده خوبی هستین
خواهش میکنم. شما خیلی لطف دارید٬ مرسی از زمانی که گذاشتید.
سلام. من خیلی وقت هست یک دوست دارم و ما باهم خیلی عالی بودیم و هیچ کس نمیتوانست ما رو از هم دور کنه ولی یهو یه فردی میاد و ارتباط ما رو بهم میزنه.
دوستم حتی دیگه حوصلمم نداره و باهام مثل قدیم رفتار نمیکنه. هر روز به خودم میگم که امروز روز بهتریه ولی اصلن روز خوبی نمیاد. چیکار کنم تا ارتباطمون دوباره مثل قبل بشه؟
سلام. بهتره که در ارتباطاتمون فرد خاصی را مد نظر نداشته باشیم چون به هر دلیلی شاید اون فرد دیگه نخواد با ما رابطه داشته باشه. بهتره که از خداوند درخواست کنید که دوست بهتری را جلوی راهتون قرار بده.
یه کار دیگهای که میتونید انجام بدید اینکه با اون دوستتون صحبت کنید و ازش بپرسید که چرا رفتارش اینطوری شده؟
واقعا خوب بود و لذت بردم من اصلا روابط اجتماعی زیادی ندارم و همیشه تنهام ولی تنهایی خیلی سخت تر از این مسئولیت هایی هست که یک دوست داره و شیرینی خاصی داره سعی میکنم که این گفته های ارزشمند شما رو استفاده کنم
درست گفتید٬ یکمی مسئولیت داره اما خب شیرینی ها زیادی هم داره و بعد از مدتی عادت میکنید و براتون لذت بخش میشه. شما خیلی لطف دارید. مرسی از شما
بسیار بسیار عالی و آموزنده بود متشکرم از نظر شما
خواهش میکنم. مرسی از شما به خاطر توجهتون
چکار کنم وابستگی کم بشه خیلی به دوستم واسبتهشدم تو مدرسه همه بهمون تیکه میندازن و اونم از این موضوع ناراحت شده و یکم سرد تر شده.قدیم نامه میداد و هر روز زنگ میزد اما الان انگار ن انگار
تورو خدا کمکم کنید
یکی از مشکلاتی که ما داریم اینه که فکر میکنیم که یک شخصی باید بشه تمام زندگی ما٬ اما اصلا این طور نیست و دوست هم یک موضوع عادی زندگیه که نباید بشه تمام زندگی ما. ویدئوی زیر را ببینید که انشالله بتونه بهتون بیشتر کمک کنه.
چرا نباید وابسته شویم؟
سلام علیکم جناب آقای خلیلیان واقعا عالی و موئثر بود و متشکرم از وقتی که گزاشتید
سلام آقای صالح. مرسی از شما دوست خوبم که برای توجهتون. خیلی لطف کردید
بسیار عالی ممنون از شماو سایت خوبتون
خواهش میکنم. مرسی از شما به خاطر توجهتون
بسیار عالی وموثر بود
خیلی ممنون از شما دوست خوب و عزیز
سلام آقای خلیلیان من یه رفیقی دارم خیلی بهش وابستم منت نیست ولی یکارایی واسش کردم که برادر اینجور واسش انجام نمیده تا حدی که خودم همه خرجو مخارج ازدواجشو و کلا زندگیشو میدم هیچی واسش کم نزاشتم ولی او نسبت به من بیتوجهی میکنه و فقط دنبال اشتباهاتم میگرده یعنی خوبیمو اصلا نمیبینه ومن اصلا نمیتونم این شخصو فراموش کنم هرکاری کنه بازم عزیزه میشه راهنماییم کنید ممنونم
سلام. دقیقا میخواهید چه اتفاقی بیوفته؟ میخواهید دلیل این رفتارهاشون را بدونید؟
سلام استاد…مرسی از زحماتتون..بنده پشت سر دوستام حرف زدم ولی غافل از اینکه به گوششان رسیده.حالا خیلی منزوی شدم چکار کنم
سلام دوست عزیزم. خواهش میکنم٬ مرسی از شما که پیگیر مطالب هستید. ببینید یه موضوعی که توی زندگی هست اینه که ما قانونی را داریم به نام قانون جبران کردن. ما میتونیم جبران کنیم. اشتباهاتی را که داشتیم جبران میکنیم. هم برای افراد مختلف و هم برای کل زندگی خودمون. پس اگر در زندگی خودمون کاری کردیم که مثلا به ارتباطاتمون لطمه خورد٬ میایم و جبران میکنیم و هم به اون افراد میگیم که ما میخواهیم جبران کنیم و هم توی زندگی خودمون جبران میکنیم٬ مثلا با افراد دیگهای دوست میشیم و سعی میکنیم مشکلات قبلمون را تکرار نکنیم و دوست خوبی باشیم از این به بعد. حتما مراقب این موضوع باشید که دلسرد نشید و یه مشکل کوچیک شما را از ارتباط برقرار کردن با دیگران باز نداره.
سلام . ممنون مطالبتون خیلی خوب بود .
من و دوستام یه اکیپ چهار نفره هستیم ، ما رابطه امون خیلی خوبه و من تمام شرایط دوستی رو دارم و رعایت میکنم . من از بین همه اشون به یکی اشون وابسته ترم و خیلی برام اهمیت داره . اوایلش اونم با من از همه بهتر بود ولی الان با یکی دیگه امون رابطه اش بهتره و من براش کم اهمیت شدم . کلا حس میکنم بین دوستام خیلی اهمیت ندارم . خیلی ناراحت و تحت فشارم از اینکه حس میکنم براشون کم اهمیتم و اینکه این دوستم باهام روابطش سرد تر شده و بایکی دیگه امون بهتره .هر کاری هم میکنم که دوباره باهام مثل قبل بشه حس میکنم داره بدتر میشه . اینم بگم من خیلی مهربونم و قهر و ناراحت شدن رو دوست ندارم و ترجیح میدم مشکلاتم رو با حرف زدن حل کنم . هر موقع هم ناراحت میشم به روی خودم نمیارم ولی الان نمیتونم بهشون مشکلم رو بگم و تمام ناراحتی هام رو میریزم تو خودم .
خیلی دارم اذیت میشم خواهش میکنم کمکم کنید و بگید چیکار کنم .
سلام. خواهش میکنم و ممنونم از شما که پیگیری میکنید مطالب را. در رابطه با این موضوع شما باید روی فکر کردنهاتون کار کنید. البته این موضوع خیلی گستردس ولی تا یه حدودی اینجا میگیم. به طور مثال اگه شما همیشه به این موضوع فکر کنید که من دوست خوبی نیستم٬ فرکانسهایی را از طریق افکارتون به سمت دیگران میفرستید که روی دیگران اثر میگذارد و باعث میشود که آنها از شما فراری شوند. مثلا شاید شنیده باشید که میگویند افسرده دل افسرده کند انجمنی را! خب فرد افسرده که اصلا حرفی هم نمیزند پس چرا دیگران را افسرده میکند؟ چون فرکانسهایی را به سمت دیگران میفرستد که روی دیگران تاثیر میگذارد. پس شما هم باید مراقب افکاری که هر لحظه دارید٬ باشید. اگر همیشه به این موضوع فکر کنید که شما فرد مناسبی نیستید٬ این پالس را به صورت ناخودآگاه به دیگران میدهید. شما باید خودتان را همواره فرد مناسبی برای دوستی بدانید و این مدل افکار خوب از ذهن شما بگذرد.
ممنونم از راهنماییتون . یعنی از نظر شما من اگه خودم رو فرد خوبی برای دوستی ببینم و این طرز فکر کردنم رو عوض کنم ممکنه رابطه امون بهتر بشه ؟
خواهش میکنم. بله قطعا رابطتون بهتره میشه٬ قطعا.
سلام ممنون از مطالب جالبتون
سلام. خواهش میکنم٬ مرسی از شما به خاطر توجهتون.
سلام مممنون از مطالب خوبتون .
من رابطه ام با یکی از دوستام خیلی خوب بود اما جدیدا رابطه امون سرد شده به طوری که نادیده ام میگیره و وقتی حرف میزنم اهمیتی بهم نمیده . میخوام ازش بپرسم دلیل رفتارش رو و اگه کاری کردم بهم اجازه بده از خودم دفاع کنم .
به نظرتون کارم درسته و اینکه چه طوری ازش بپرسم ؟ چی باید بهش بگم ؟
ممنون میشم کمکم کنید
سلام. خیلی کار درستیه که با هم در این مورد صحبت کنید. به نظر من بهتره که اینطوری شروع کنید و بهشون بگید که شما و رابطه دوستیمون برای من خیلی مهمه و دوست دارم بدونم آیا من اشتباهی کردم که شما از دست من ناراحت شده باشی؟ خیلی برای من مهمه بدونم و اگه بهم بگی اصلا ناراحت نمیشم و سعی میکنم رفتارم را اصلاح کنم.
من می خواهم بایکی دوست سمیمی شم اونم باهم دوست اما وقتی باهش حرف میزنم رفتار خوبی نشون نمیده ولی باز همو میبینم سلام میده ولی باز شرو میکنه
خب الان مشکلتون چیه؟ اگر دوست دارید با اون شخص صمیمی بشید که اون شخص خودش برای رابطه میاد جلو٬ شما هم برید جلو و رابطتون را صمیمیتر کنید.
سلام
من یه ادم مهربون و با محبتی هستم
خیلی خوش اخلاقم باهمه خوبم
اما نمیدونم چرا ببستر ادم ها با من بدرفتاری میکنن
همیشه بی احترامی میکنن
اما من باز باهمشون مهربونم
ایا راحی برای این هست که بتونم کاری کنم اخلاقشونو تغییر بدم
سلام. بهتون تبریک میگم که آدم مهربونی هستید. بله راهحلی هست٬ باید رفتارهای بد اونها را نبینید و سعی کنید خوبیهایی که دارند را ببینید. این کار باعث میشه که رفتارهای اونها تغییر کنه و بیشتر خوبی به شما کنند.
سلام
من به یکی از دوستام که تازه باهم آشنا شدیم وابسته شدم!
میخوام بدونم اونم منو دوست داره یا نه؟
از چه راه هایی میتونم بفهمم؟
سلام. از تماسهایی که با شما میگیره و یا اینکه چه مواقعی به فکر شماست. مثلا اگر اون شخص خیلی به سمت شما نمیاد و با رفتارهاش نشون میده که از شما فراری هست٬ این نشون میده که شاید علاقهی اون شخص به شما در اون حدی نیست که شما فکر کنید. اما اگر به سمت شما میاد و پیگیر شما هست٬ مثلا زنگ میزنه و یا نسبت به دیدن شما علاقه نشون میده٬ اینجا میشه فهمید که به شما علاقهمند هست.
سلام
من اخیرا نمیدانم چگونه بگویم. با اشتباه خودم در مسائل خانوادگی بهترین دوستم دخالت کردم و پس از ان بسیار پشیمان شدم و این موضوع را به او گفتم و طلب بخشش کردم اما او بسیار عصبانی شد و در تمامی شبکه های اجتماعی اش گفتو گو با من را مسدود کرد و به من با عصبانیت گفت تا زمانی که رفتارت تغییر نکند با تو دوستیمان بهم میخورد.
لطفا راهنماییم کنید من میخواهم مانند زمان های گذشته با هم رفاقت داشته باشیم.
سلام. شما باید سعی کنید رفتارتان را تغییر دهید و به دوستتان بگویید که به هیچ وجه دیگر این موضوع تکرار نخواهد شد و شما تعهد میدهید که دیگر این رفتارتان تکرار نشود و در واقعیت هم به او نشان دهید و دیگر تکرار نکنید.
سلام آقای خلیلیان خسته نباشین
من با دوستم رابطه ی خوبی دارم و زنک بهش میزنم و حال و احوالشو میپرسم
اما اون زنگ نمیزنه و اگر من حرکتی نشون ندم اونم کاری نمیکنه
حتی یک بار هم باهم دعوامون شد من سعی کردم به اون دست نزنم تا هرچقدر بخواد بزنه تا خالی شه
من چیکار کنم ک رابطمون پایدارتر شه؟
سلام دوست خوبم٬ خیلی موارد هست که باید بررسی بشه. انشالله در ادامه در این موارد محصولاتی را روی سایت میگذاریم.
خیلی ممنون
خواهش میکنم. ممنون از شما به خاطر توجهتون
سلام منم ی دوست خیلیییی صمیمی داشتم که نزدیک بیشتر از چهار سال باهم دوست بودیم منظورم هم جنس هست هر دو دختر هستیم بعدش از من سواستفاده کرد و اطلاعات من را به بقیه منتقل میکرد از من تقلید میکرد و به من میگفت که من از تو خیلیییی باهوش ترم و به پای من نمیرسی البته وقتی دعوامون میشد از بچه گیاش چون ما که بچه بودیم بچه باهوش های مدرسه بودیم خلاصه بعدش ی روز دعوامون شد و من ولش کردم چون دیگه طاقت نداشتم ادامه بده بعد کلا عوض شدم و سال بعدش علاقه هامون به فوتبال زیاد شد اممم باز تقلید کرد و من دیگه حالم از فوتبال به هم خورد سال بعد هم با ی آدم جدید دوست شدم خیلییییی عاقل بود اماااا ی روز که ی کاری برام پیش آمد و ازش اجازه گرفتم برم اون آمد پیشش(همون دوست نزدیک چهار سالم) و از من گرفتش فقط دنبال موقعیت بود تا اینکه خمش با هم شدن و منم با دوست قدیمیم رفتم حالا میخوام اون دوستم که از دستش را بدست بیارم اما نمیتونم چی کار کنم تازه میبینم دوست بدم داره عوض میشه و همه چیزش شده اونکه از من گرفته دلم نمیآید یکی دیگه را گول بزنه و اینکه واقعا دلم میخواد دوباره با هم صمیمی سیم (هونی که از من گرفته شد) ببخشید سر شما را درد آوردم امااا خیلی ناراحتم که چهار یا پنج سال زندگیم را از دست داد لطفاً کمکم کنید زودتر من واقعا نیاز دارم چون ضربه محکمی بهم خورده
شاید فک کنید بچه گونه هست امااا من واقعا کمک میخوام دوستم را پس بگیرم ی جوری شاید دیگه هم را توی دبیرستان نبینیم چون من میرم ی دبیرستان دیگه اما با هم قرار میزاریم فک میکنم دیگه هیچ وقت با هم صمیمی نمیشیم
سلام دوست خوبم٬ شما بهتره اول طرز فکرتون را درست کنید. برای مثال همین که میگید حس میکنم دیگه رابطمون صمیمی نمیشه٬ در واقع دارید خودتون کاری میکنید که صمیمی نشه٬ یادتون باشه که هر چیزی که توی فکرش باشید و حسش را داشته باشید براتون اتفاق میافته. پس بهتره که این را به خودتون بگید که ممکنه رابطمون صمیمی بشه دوباره.
کاره دیگه ای که باید انجام بدید اینه که با دوستتون صحبت کنید٬ خیلی اوقات اتفاق میافته که با یک حرف زدن ساده دوباره دوستی افراد مثل قبل میشه و من این رو بارها دیدم٬ پس شما هم برید و با دوستتون صحبت کنید.
راستی ما اصلا مشکلی نداشتیم و بهترین دوست هم بودیم
به به٬ چقدر عالی. امیدوارم که در همهی زمینه ها خوب باشید.
سلام و تشکر از شما اقای خلیلیام
اول اینکه دوستی دارم که ۲ سال از من بزرگتره (همجنس مرد)و اونقدر ویژگی های خوبش زیاده و مدیوونشم که واقعا دارم از شدت اینکه چرا برادرم نیست ازار میبینم و واقعا دوست داشتم برادرم باشه…حالا میخواستم ببینم ایا میتونم کاری کنم که کاملا و ۱۰۰% مثل برادر باشیم با هم؟میشه واقعا؟چطوری؟
دوم اینکه شرایطم طوری هست که نمیشه به هرکسی اعتماد کرد و میخواستم ببینم بعد از یک سال دوستی که تا حالا قابل اعتماد بوده میتونم کاملا اعتماد کنم؟برای اینکه حس برادری و اعتماد بوجود بیاد باید راز های پر خطری هم گفته بشه…برای همین میگم.
خیلی ممنونم
سلام٬ خواهش میکنم. من خودم دوستهای صمیمی بسیار زیادی داشتم و دارم و اگر بخواهید رابطتون خیلی صمیمی بشه راههایی وجود داره و کاملا امکانپذیره. در رابطه با اینکه میگید که میشه اعتماد کرد یا نه باید موضوعات زیادی بررسی بشه و شاید نیاز به زمان بیشتری باشه برای اعتمادهای بزرگتر.
سلام من با یه بنده خدایی رفیقم ک در اون حد ابراز رفاقت نمیکنع نسبت به من . خود من چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ های دیگه واسش کم نزاشتم ولی اون با دو نفر که این کارا رو نکردن خیلی بیشتر جوره تا من، بازم میگم یکم جبران رو میکنه ولی ن در اون حد خواهشا بگید چجوری رفتار کنم باش چون دوسش دارم از ته دل
سلام به شما دوست خوب٬ احتمال داره که شما چون اون فرد را دوست دارید بیش از اندازه بهش میچسبید و این رفتار باعث میشه که اون شخص یکمی از شما فراری بشود.
دسته تون درد نکنه
خواهش میکنم. مرسی از توجهتون
شما خیلی تو جی های خوبی دادید ممنون
خواهش میکنم. ممنون از شما
شما خیلی تو جی های خوبی دادید ممنون
تشکر از شما. زنده باشید
چطور میتونم شمازو دنبال کنم و مطالبتون رو بخونم چون خیلی خیلی مفیده
مرسی از دیدگاه خیلی انرژیدهندتون. سایت ما را دنبال کنید تمامی مطالب را داخل اون میزاریم.
سلام من تازگیه با یکی دوست شدم من خیلی دوستیمون رو دوست دارم اون دختر خیلی خوبیه چکار کنم بیشتر باهام صمیمی بشه
سلام. کارهایی که توی مقاله گفته شده را انجام بدید و یه بفهمید که دوستتون از چه کارها و رفتارهایی خوشش میاد، بیشتر اون کارها را انجام بدید و کارهایی که بدش میاد را انجام ندید.
سلام.
من خیلی یکی از همکلاسیامو دوست دارم میخوام اونم باهام صمیمی بشه چکار کنم؟
سلام. کارهایی که توی مقاله گفته شده را انجام بدید و یه بفهمید که دوستتون از چه کارها و رفتارهایی خوشش میاد، بیشتر اون کارها را انجام بدید و کارهایی که بدش میاد را انجام ندید.
سلام خسته نباشید من دوستی داشتم که از خواهر بهم نزدیک تر بود و همیشه وقتی به مشکلی میخوردیم در درجه اول به هم میگفتیم و راه حل پیدا میکردیم خلاصه ک عین دو تا خواهر بودیم ولی یه مدتی هست که بینمون خیلی فاصله افتاده دوستم دیگه به من اعتماد نمیکنه و مادرش جای منو گرفته براش و خیلی باهام سر سنگین شده و دیگه به زبون آورد که علاقه ای ندارم ما همه مراحل پیشرفت و … مون باهم باشه خودش ب تنهایی داره کارای ویزای تحصیلی و … خودش رو انجام میده و هیچ استقبالی نکرد از من وقتی بهش گفتم منم دوست دارم همراهیت کنم ب منم زبانی که میخونی رو یاد بده و خیلی اتفاقات بدی افتاد حتی چند بار هم یواشکی فهمیدم که بدگویی من رو به خواهر و مادرش کرده و احساس میکنه توی دوستمون فقط اونه که مایه میذاره و هیچکدوم تلاشای من رو نمیبینه … الان منم همینطور که خودش خواسته خودم رو از همه کاراش کشیدم بیرون و دیگه مثل همیشه نیسیم ب کل از هم جدا شدیم ولی خیلی خیلی ناراحتم نمیدونم میتونم ب حالت سابق برگردم ک من در درجه اول آدمی باشم ک باهام راحته و حرف میزنم یا اینکه ن برای همیشه از دستش دادم و مادر و خواهرش جامو پر کردن تکلیفم توی دلم با خودم معلوم نیس که چیکار کنم و خیلی دلم شیکسته آنقدر ک حتی گاهی دلم نمیخواد دیگه ببینمش … قبلنا ۱۰۰ درصد بودیم الان ۷۰ درصد یا حتی کمتر … مثلا من ازش خواهش کردم یک چیزی رو ک مشکل داشتم توش بیاد باهم انجام بدیم و چند بار گفتم بهش بهم بدجور بی توجهی کرد ولی باباش یبار بهش گفت با اینکه من کارم واجب تر بود از لحاظ منطقی پاشد رفت پیش باباش و … ازین قبیل اتفاقا زیاد افتاده و دیگه نمیتونم تحمل کنم ی جوری انگار از بها افتادم و آدم مزاحمیم براش لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست خوبم. گاهی اوقات ما بعضی از دوستیهامون را نمیتونیم به سابق برگردونیم و باید دنبال دوستان جدیدی باشیم. خود منم قدیما همینطور بودم و فکر میکردم یه دوست تمام زندگی من هست ولی بعدها چون خیلی از دوستام از کنارم رفتن متوجه شدم که اصلا نمیتونم روی یک دوست و دوستی بیش از اندازه حساب باز کنم. بهترین کسی که میتونیم روش حساب باز کنیم خداوند است و باید مراقب این موضوع باشیم که روی افراد حساب باز نکنیم چون احتمال داره که هر روز یه رفتاری داشته باشن.
به نظر من بهتره از اون فرد بپرسید که چرا اینطوری شده ولی اگر دیدید که تمایلی به دوستی نداره شما هم خیلی اصرار نکنید و دنبال دوست بهتری باشید.
سلام
من مدتهاست با دوستانم دیگه صمیمی نیستم بنابر دلایلی
الان فقط یک دوست صمیمی دارم که اخیرا متوجه شدم آنقدر قابل اعتماد نیست که هر چیزی برا برای او تعریف کنم یا دوست ندارم از اتفاقات پیش آمده در خانه و خانواده ام یا مشکلاتم و مسائلی که لزومی نمیبینم را به او بگویم
اما او از این موضوع دلخور شده و نمیدانم چه رفتار و برخوردی با او داشته باشم
بهتری بعضی از موضوعات سطحی را به دوستتون بگید تا از این موضوع خیلی دلخور نشه و بعضی از موضوعات را باهاش درمیان بگذارید.
سلام وقتتون بخیر
خیلی عالی بود.
دوستی که من دوست دارم اینگونه هستش که دوست دارم خیلی به فکر هم باشیم ولی به قول نوشته هاتون سلیقه هر کس یکی نیست
واقعا ممنون از مطالبتون
خیلی مفید بود
سلام، وقت شما هم بخیر دوست عزیزم.
ممنونم از شما، لطف دارید شما.
سلام من یه رفیق دارم که خیلی باهم صمیمی هستیم به طوری ک همیشه درحال صحبت کردنیم و جونمون به جون هم وصله اما چن وقتیه وقتی میخایم باهم حرف بزنیم نمیتونیم انگاری حرفی نداریم ذهنامون خالیه
میشع بم کمک کنین چون دوتامون از این اوضاع رنج میبریم
دنبال یک سری جاذبه جدید برای دوستیتون باشید تا بتونید در مورد اون موارد با هم صحبت کنید. مثل موسیقی، فیلم، بحثهای عرفانی و یا مذهبی و …. .
سلام من یک دوست خیلی صمیمی دارم (دختر هست) چهار سالی هست با هم دوستیم. اون تقریبا یکسالی هست که با دوست های دیگمون که هردو میشناسیم خیلی صمیمی شده و الان یک اکیپ شدیم که دوستم توش خیلی محبوبه و انگار همه اونو خیلی دوست دارن و اونو دوست صمیمی شون میدونن ولی خب اون از اول دوست صمیمی من بود دوستی ما زیاد خوب نیست و از قبل خیلی کمتر شده من یکبار متوجه شدم اون حتی پشت سر من حرف زده در کل با بقیه خیلی صمیمی تر از من شده و من نمیدونم باید چی کار کنم تا دوستی مون به حالت قبل بگرده لطفا راهنمایی کنین
سلام. خیلی موارد باید بررسی بشه که ببینیم چه اتفاقی افتاده که اون دوستتون اینطوری شده.
چی بگم بخدا دو رفیق داشتم یکیش از رفیق نا وابش سیگاریش کردند و دومی آدم خیلی حسودیه داره از من سو استفاده میکنه الان شد رفیق همیشه به فکرشونم اما به فکر من نیستند زنگشون که میزنم الو کجایی رفیقم: من بیرونم
من:باشه خوش بگذره
زنگ دومی میزنم
رفیقم:عاجزم نمیتونم بیام بیرون
من:باشه
دارم از تنهایی و نامردی رفیق ها میمیرم زده تو سرم خودمو بکشم
سلام. هنوز هم دوستان بسیار خوبی هستند و نباید این کار را بکنید فقط کافیه که اول روی رابطتون با خدواند کار کنید و بعدشم دوستان بهتری را پیدا کنید.
سلام ممنون از مطآلبتون خیلی کار آمد هستند من یه مشکلی دارم و اون اینکه به بعضی از دوستام خیلی وابسته میشم خواهش میکنم بهم بگید چیکار کنم
سلام دوست خوبم، ممنون از شما به خاطر نظرتون. کار سادهای نیست که ما به دیگران وابسته نشویم باید یک سری اطلاعاتی را داشته باشیم که در اینجا نمیشه توضیحشون داد.
سلام ممنون از مطآلبتون خیلی کار آمد هستند من یه مشکلی دارم و اون اینکه به بعضی از دوستام خیلی وابسته میشم خواهش میکنم بهم بگید چیکار کنم بازم ممنون
سلام دوست خوبم، ممنون از شما به خاطر نظرتون. کار سادهای نیست که ما به دیگران وابسته نشویم باید یک سری اطلاعاتی را داشته باشیم که در اینجا نمیشه توضیحشون داد.
سلام من با دوستم تازه آشنا شدم و میخوام صمیمی تر بشوم چه کنم ؟
سعی کنید بفهمید که دوستتون چه علاقههایی داره و چه علاقههای مشترکی دارید و برای این علاقههاتون زمان بیشتری را بگذارید.
سلام😃ببخشید یه سوال داشتم
من یه دوست مجازی دارم و خب میخوام باهاش صمیمی تر بشم
بنظرتون چیکار باید بکنم؟
سلام، از موضوعاتی که دوست داره بیشتر باهاش صحبت کنید و از کارهایی که میدونید در اون خوب هست ازش تعریف کنید.
خیلی مفید بود وعالی منو دوستم الان انقدر صمیمی شدیم که حتی میخوایم باهم درس بخونیمو بریم پزشکی
خواهش میکنم. خیلی عالیه، امیدوارم موفق بشید.
سلام خدمت شما و تشکر از مقاله خوبتون
من یک دوست بسیار صمیمی(همجنس و دختر) دارم و شش سال هست که دوستیم..اواخر با پسری وارد رابطه شد که با توجه به تعاریف خود دوستم و طوری که از حرفاش معلوم بود و از روی اعتماد به من این حرفها رو به من زده بود فهمیدم که پسره آدم درستی نیست،،بعد ها فهمیدم که یجورایی وابسته اون پسر شده،بهش گفتم که چون نگرانشم حداقل رابطشو رسمی تر کنه(و به نظر خودم کار درستی کردم )بعد از اون رابطم باهاش سرد شد،،اما اونچه در مقاله شما خوندم این بود که از هم انتقاد نکنیم و به سلایق هم احترام بذاریم،،آیا در اینجا هم صدق میکنه؟!و اینکه الان باید چیکار کنم؟بذارم به حال خودش تا هر کاری خواست بکنه یا بیشتر مانعش بشم؟!خیلی ممنون میشم پاسخگو باشید
سلام، خواهش میکنم و مرسی از شما به خاطر نظرتون. طبق تجربهای که من داشتم دخالت کردن در موارد جنسی و احساسی افراد، فقط باعث میشه که رابطشون با ما سردتر بشه و تاثیری روی اونها نمیزاره. بهتره که دوستتون را رها کنید و خیلی ازش انتقاد نکنید چون نتیجهی عکس میده یعنی رابطهی دوستتون با شما فقط بدتر میشه.
سلام ، خیلی ممنون بابت مطالبی که گذاشتین . من قبلا بین دوستام فردی قابل احترام بودم و اونها به من خیلی خوب رفتار میکردن ، اما یک چند وقتیه که دیگه اون احترامه وجود نداره و من بین اونها قابل احترام و دیگه مثل گذشته به من اهمیت نمیدن و حتی توهین و مسخره هم میکنن ، لازمه که این رو هم بگم که من با دوستانم مثل گذشته خیلی مهربون و خوب هستم و بهشون هم خیلی احترام میزارم اما حالا نمیدونم که چرا رفتار اونها با من اینطوری هستش .میشه کمکم کنید؟
ممنون
سلام ممنونم از شما. باید خودتون فکر کنید ببینید که آیا رفتاری انجام دادید که این اتفاق افتاده یا خودشون اینطوری شدن. میتونید ازشون سوال کنید.
سلام خیلی ممنون بابت مطالبی که گذاشتین.
من قبلا بین دوستام یک فرد قابل احترام بودم و اونها با من خوب و با احترام رفتار میکردن ، اما یک چند وقتیه که نه تنها اون احترام از بین رفته بلکه اونها توهین و حتی مسخره هم میکنن ، لازمه که این رو بگم که من مثل سابق با اون ها مهربون و خوب هستم و خیلی هم اونها برای من قابل احترامن ، اما نمیدونم چرا رفتارشون با من اینطوی شده!
اگه کمکم کنید خیلی ممنون میشم
سلام. خواهش میکنم. شما باید ببینید چه اتفاقی افتاده که رفتارشون اینطوری شده. آیا شما رفتاری انجام دادید یا کلا اینطوری شدن و این موضوع را میتونید از خودشون بپرسید.
واقعا از مطالب آموزنده و کامل و تمام شما ممنونم . مطالب شما به من روحیه داد. متشکرم۳
خواهش میکنم. لطف دارید شما، ممنون از نظرتون.
اینا رو ولش بگو چیکار کنیم دور شن هم از داخل سر ما هم از کنار ما
سلام. لینکش را براتون گذاشتم.
https://dostankhob.com/chetor-rabte-dosti-ratamam-konim/
واقعا خیلی خوب بود،متشکرم.
خواهش میکنم. مرسی از شما به خاطر توجهتون.
سلام ببخشید من یک دوستی دارم که واقعا برام عزیزه ولی متاسفانه چون همیشه،همه من رو از دوستی با خودشون محروم کردن یا اگر هم موفق شدم بعدش فقط شکست بوده من خیلی میترسیدم تا به این دوستم اعلام محبت کنم و بخاطر همین سکوت کردم و از بخت بدم دوستم با یکی از دوستان دیگه صمیمی شد و واقعا این برام ناراحت کننده بود تا اینکه کرونا اومد و من بالاخره تصمیم گرفتم که به دوستم بگم که چقدر دوستش دارم و کم کم با هم صمیمی شدیم خداروشکر.ولی من همیشه حس میکنم چون که دیرتر با هم دوست شدیم و کمتر هم رو دیدیم با اون یکی دوست صمیمی تره و این مساله واقعا خیلی من رو عذاب میده.اون خیلی باهام خوبه،من هم خیلی دوسش دارم ولی بعضی کار ها رو تا الان فقط با اون یکی دوست انجام داده درحالیکه من هم خیلی دوست داشتم ای کاش جای او بودم.
البته این رو هم باید بگم که بعضی حرف ها رو تا جایی که از حرفاش متوجه شدم فقط به من میگه اما من میخوام صمیمی ترین باشم چون واقعا کم تلاش مکردم
ممنون میشم بفرمائید چکار باید بکنم.
سلام دوست خوبم، بهتره که این موضوع را بهش پیشنهاد بدید. مثلا بگید که بیا تا اون کار را با هم انجام بدیم.
تشکر
من یک دوست داشتم که گاهی میخواست به دوست پسرش بره بیرون و به اسم من میومد بیرون و یه قرار چند دقیقه ای میذاشت باهام که دروغ نگفته باشه!
توی بقیه ی زمینه ها خیلی خوب بود به جز این مورد و اینکه یکی روی انرژی های منفی و ضعف ها فکوس داشت…
به عنوان یک فرد ۱۷ ساله خلی هم کوچیک نیستیم ولی باور من به اینه که داشتن دوست پسر توی این سن و بدون اطلاع والدین نه تنها مناسب نیست خیلی هم خنده دار و مسخره ست…این نظر منه و ممکنه واقعیت چیز دیگه ای باشه
من کم کم بهش گفتم دوست ندارم که به اسم من میای بیرون و جای دیگه هم میری و گاهی فکر می کنم روزی که همو می بینیم به خاطر کس دیگه ای اومدی بیرون نه من
دوستم خودش هم یکم احساس خوبی نداشت که همه چیزو به خانواده ش نمی گه منم درکش می کردم
ولی نمی فهمیدم چرا با اینکه احساس بدی داره بازم این کار رو انجام میده
یعد ازینکه مطرح کردم چندبار دیگه هم این اتفاق افتاد چون با هیچ دلیل دیگه ای نمی تونست بیرون از خونه بره(مگر قبل از محدودیت ها که کلاس زبانش باز بود و اونجا هم دیگه رو می دیدن)
مشکل اینجا بود که دوستم، بیان می کرد نمی خواد منو ناراحت کنه و نظر من براش مهمه
و هر کاری میکنه تا ناراحتیم از این موضوع برطرف بشه
ولی
نظر من صرفا یک گفته بود که شنیده شد_من رو باز هم ناراحت کرد سر این موضوع تکراری و یه بار ازش پرسیدم منظورت از این حرف که((من فکر می کردم میشه همه چیز رو با هم مدیریت کنم ولی نشد، تو ناراحتی و هر کار می کنم درست نمیشه)) چیه؟ دقیقا چه کاری انجام دادی ؟
من واقعا متوجه نشده بودم چه اقدامی برای رفع ناراحتیم انجام داده…بهم گفت همین که سعی می کردم بحث رو عوض کنم، بخندونمت و …
دقیقا چیزی که منو بیشتر عصبی می کنه
ما خیلی حالمون با هم خوب بود
بعد یه مدت تازه عمیقا درک کردم که نباید توقع داشته باشم نظرم روی تصمیمش اثر قطعی بذاره- نباید توقع داشته باشم بتونه ناراحتیم رو برطرف کنه چون این ناراحتی منه و خودم تصمیم می گیرم ناراحت باشم یا…
می گفت نمی خواستم ناراحت شی ولی…(فلان کارو کردم)
میدونم ممکنه ناراحت شی ولی….
می دونست ولی توی عمل گاهی برعکس بود…میدونست ولی…
اخرش این شد که با خودم خلوت کردم
فهمیدم اول باید ارزش خودمو بدونم
بتونم با خودم تنهایی، عالی زندگی کنم و کنار بیام
تا بتونم با بقیه هم کنار بیام
همه چیز از خودم شروع می شد
اینکه توقع از کسی نداشته باشم
این ها همه نتایجی هست که تا امروز بهشون رسیدم. ممکنه فردا بفهمم همین ها هم اشتباه بوده و مسیر درست تری پیدا کنم…
راهنماییم می کنین توی چنین موقعیت هایی بهتره چه ریکشنی انجام بدم؟
و اینکه باید توی چه زمینه ای بیشتر روی خودم کار کنم؟
سلام دوست خوبم. این سوالتون خیلی کلی هست که نوشتید که توی چه موقعیتهایی، چه ریکشنهایی انجام بدم چون در هر موقعیتی باید ریکشنهای متفاوتی انجام بدید. بهتر عرفان کار کنید و قوانین جهان هستی را هم یاد بگیرید و روی مهارتهای ارتباطیتون هم کار کنید.
سلام ممنون از مطالب مفیدتون
۱ ساله که با دوست صمیمیم هستم.ایشون فرد بسیار محبوبی هست و همه جونشونو براش میدن و خب انتظار اینو باید داشت که دوستای صمیمی زیادی داشته باشه.با اینکه خیلی صمیمی هستیم ولی اون با دوستم که من معرفیش کردم بهش خیلی صمیمی شده و هر روز داره جایگاه من براش پایین تر میاد.از وقتی فهمیدم چقد براش مهمه بهش گیر ندادم و هر چی بوده تو خودم ریختم و خیلی هم هنوزم دوسش دارم میشه بگین باید چی کار کنم؟🥺
گاهی آدم یه وسیلهایه که افراد را با هم آشنا کنه و نباید از این موضوع ناراحت باشه.
ببخشید پیام های من چرا نیومدن؟😢
من واقعا به کمک نیاز دارم😢
سلام، ببخشید یکم شلوغه بوده و نشده پیامها را جواب بدیم.
سلام خسته نباشید
خیلی خوب بود
فقط وقتی رفیقمون نگرش کوتاه مدت به رابطمون دارع چیکار کنیم؟
سلام، ممنونم. اگه شد با دوستمون صحبت میکنیم و نگرشش را تغییر میدیم ولی اگه نشد باید با این موضوع کنار بیام چون گاهی نمیشه افراد را عوض کرد.
من دوستی داشتم که ۳ سال بود با هم دوست بودیم و ناگهان با یک فرد که من ازش متنفرم دوست شد و حالا هی سر کلاس با یکدیگر صحبت می کنند و هی به هم می گن باران جونی جون جونم 🤮 و با هم چت می کنن و هی از هم تعریف می کنن و حالا دوستم با اون خیلی حوبه و من که بهترین دوستش بودم رو به خاطر اون دختر کنار گذشت و ازش خیلی عصبانی و ناراحت هستم .
می گین چی کار کنم که دوباره بیاد دوست صمیمیم شه و اون فرد رو کنار بذاره ؟
سلام دوست خوبم، شاید گاهی نتونیم افراد را دوباره بکشونیم سمت خودمون ولی بهترین کار اینه که با دوستمون صحبت کنیم و ازش بپرسیم که مشکلش چیه و چرا اینطوری شده؟
اگه میشد کمتر و بهتر بنویسید عالی ترم میشد ولی درکل ممنون 😊 😇
بله کاملا درست میفرمایید. توی مقالات جدیدمون همین کار را انجام دادیم.
سلام
من یه همکلاسی دارم که تقریبا از اول دبستان تا الان با هم همکلاسی هستیم
تقریبا ۱ سال بیشتره که خیلی باهم صمیمی شدیم و همش با هم به صورت های مختلف در ارتباطیم طوری که حتی اگه مثلا چند ساعت نباشیم سریع پیام میدیم و میپرسیم که مثلا چرا نیستیم اینا در رابطه با همه چیز صحبت میکنم و خیلی وابسته هم شدیم اصولا مواردی رو که گفتید رو رعایت میکنیم و با هم خیلی خوبیم اما خب اون قبل از من ۱ دوست صمیمی داشت که چند سال بیشتره که با اون دوست بوده و خیلی هم با هم خوب بودن و از تمام مشکلات زندگیشون اینا با خبرن حتی هنوزم که با من دوست صمیمی هست اون رو بیشتر از من دوست دارع البته بهم نگفته هاا اما حس منه و خب مثلا اگه با اون راجب مشکلات خانوادگیش صحبت میکنه با من نمیکنه ولی ما از همه نظر با همخوبیم و چندین بار شده که بهم گفته واقعا دوستشم اینا اما خب اون تنها دوست صمیمی منه ولی اون دوست صمیمیش دوتا میشه و سوال من اینجاست که آیا آدم میتونه با دو نفر صمیمی باشه بلاخره یه کدومو بیشتر دوست دارع و به نظر من با اون بهتره
سلام. به نظر من میتونه با دو نفر صمیمی باشه و امکانپذیره.
سلام من یه دوست دارم با هم خیلی صمیمیم هوای همو داریم به هم احترام میزاریم هر جا بریم با همیم ولی بعضی موقع ها با یکی دیگه مثلا شوخی و اینا زیاد میکنه ولی با من نه یعنی میدونم که بهترین دوستش منم ولی نمیدونم چرا انگار مثلا روش نمیکنه باهام شوخی کنه وو اینا اینجوری همیشه با همیم
سلام دوست خوبم، شاید شما باهاشون طوری رفتار میکنید که احساس میکنند که نباید با شما شوخی کنند.
سلام من یه دوست دارم با هم خیلی صمیمیم هوای همو داریم به هم احترام میزاریم هر جا بریم با همیم ولی بعضی موقع ها با یکی دیگه مثلا شوخی و اینا زیاد میکنه ولی با من نه یعنی میدونم که بهترین دوستش منم ولی نمیدونم چرا انگار مثلا روش نمیکنه باهام شوخی کنه وو اینا اینجوری همیشه با همیم
چیکار کنم که با منم شوخی کنه روش کنه لطفا جواب بدید
سلام دوست خوبم، شما هم باهاشون شوخی کنید تا روشون باز بشه و با شما هم شوخی کنند.
سلام چرا پیامم نیومده
سلام دوست خوبم، پیامتون اومد و جوابش هم داده شد.
ممنون از راهنمایی تون
خواهش میکنم. قربان شما